پیشرفت یک پروژه کسب و کار در کوتاهمدت و طولانیمدت به تبلیغات درست بستگی دارد. هر چقدر فرایند تبلیغات اصولیتر و حرفهایتر باشد، نتایج در بلندمدت بیشتر و بهتر دیده خواهند شد و در مقابل هر چقدر از اصول دور باشد، پس از مدتی، توسعه آن کسب و کار با شکست مواجه خواهد شد. عنصر مهم تبلیغات در فضای مجازی و حتی تبلیغات شهری، عکاسی است و یقینا هیچ بیزینسی بدون داشتن کالکشن حرفهای عکس از محصولات و روند کسب و کارش نمیتواند مخاطب مورد نیازش را جذب و آنها را تبدیل به مشتری کند. در عکاسی تبلیغاتی هم چیزی که اهمیت بسیاری دارد، شناخت اصول و قواعد ترکیببندی و شیوه اجرای آنها در پروژهها است. در ادامه این مطلب قصد داریم قواعد ترکیب بندی در عکاسی تبلیغاتی را به شکل اصولی و با جزئیات برایتان شرح دهیم. با ما همراه باشید.
قرار دادن محصول در مرکز و جلوی کادر از مهمترین قواعد ترکیب بندی در عکاسی تبلیغاتی است
قوانین ترکیب بندی در عکاسی تبلیغاتی باید به شکل اصولی و منطقی اعمال شوند تا نتیجه نهایی، مطلوب و کارآمد باشد. یکی از سادهترین قوانینی که میتوان در این راستا اجرا کرد، قرار دادن محصول در مرکز کادر به منظور افزایش تمرکز و توجه بیننده است.
این کار باعث میشود چشم بیننده بدون پرت شدن حواسش از همان لحظه ابتدایی بر روی محصول بیفتد و توجه لازم را نثار آن کند. این نوع ترکیب بندی در عکاسی تبلیغاتی به مخاطب القا میکند که این محصول در مرکز جهان قرار گرفته و باید تمام توجهها به قابلیتهایش جلب شود.
در تکنیکی دیگر میتوانید به شکلی از محصولی که وسط تصویر قرار گرفته، عکس بگیرید که قسمتی از آن مشخص و قسمتهای دیگر آن نامشخص باشد. به این ترتیب مخاطب مشتاق میشود ابعاد دیگر محصول را نیز ببیند و یا در همان نگاه اول در ذهنش تصور کند. البته حواستان باشد این تکنیک را باید زمانی اجرا کنید که میخواهید برای محصول یک کالکشن عکس تبلیغاتی آماده کنید. بهطوری که عکس ناقص محصول را بهعنوان عکس اول و دیگر عکسها که جزئیات آن را کامل نشان میدهد را در ادامه قرار دهید.
در هر دو این تکنیکها چیزی که اهمیت دارد، موقعیت و محل قرار دادن کالا است. باید بتوانید یک عمق میدان منطقی و درست ایجاد کنید تا از فضای منفی عکس به بهترین شکل ممکن استفاده شود. این عمق میتواند به کمک محل قرارگیری محصول، محل قرارگیری دوربین، نورپردازی، رفلکس نور و تضاد رنگها ایجاد شود و نتیجه آن کاملا به خلاقیت و شکل اجرای ایدههایتان بستگی دارد.
بیشتر بخوانید: آموزش ترکیب بندی در عکاسی + ۲۰ تکنیک
زوایای درست را انتخاب کنید
انتخاب زاویه درست برای عکاسی تبلیغاتی نقش مهمی در نتیجه کار دارد. اگر این زوایا به خوبی انتخاب شوند نه تنها میتوانند جذابیت کارتان را دوچندان کنند، که باعث میشوند محصول واقعیتر به نمایش گذاشته شود. برای انتخاب زاویه مناسب، ۲ راه اصلی پیش روی شما است؛ هم میتوانید زوایای متعارف مانند زاویه ۴۵ درجه رو به پایین را انتخاب کنید و هم میتوانید با شکستن کلیشهها به سراغ زوایای غیر متعارف بروید. زوایای متعارفی مانند زاویه ۴۵ درجه، از قبل امتحان خود را پس داده است و میتوان به آن اطمینان کرد.
این زاویه درست همان زاویهای است که شما زمانی که به محصول روی میز نگاه میکنید، ایجاد میشود. هنگامی که از این زاویه تصاویر تبلیغاتی محصول را ثبت کنید، مخاطب با دیدن آنها تصور میکند مالک محصول است و همین الان آن محصول روی میزش قرار دارد. این اتفاق یک نوع خطای ذهنی ایجاد میکند که در راستای آن بیننده به خرید کالا ترغیب میشود.
میتوانید در ادامه همین اتفاق عکسهای ۳۶۰ درجه از محصول ثبت کنید تا مخاطب بتواند جزئیات کالا را بهطور کامل ببیند. توصیه میکنیم اگر قرار است کالکشن تبلیغاتی داشتهباشید، حتما از زوایای غیر کلیشهای نیز استفاده کنید. فرار از کلیشهها اگر به شکل درستی انجام شود، تاثیر خوبی بر روی مخاطب میگذارد.
چشم مخاطب این روزها با چرخیدن در سایتها و فضای مجازی کاملا اشباع شده است و ممکن است یک تصویر معمولی که اتفاقا اصولی هم هست، توجه او را جلب نکند، در حالی که یک عکس با زوایای غیر متعارف از همان محصول میتواند در نگاه اول او را جذب کرده و به دیدن دیگر ویژگیهایش ترغیب کند. این کاملا به هنر و مهارت شما بستگی دارد که بتوانید زاویه مناسب را پیدا کنید.
بهطور کلی لازم نیست همیشه از زاویه ۴۵ درجه رو به پایین یا زوایای مستقیم نسبت به محصول استفاده کنید. کافی است کمی نگاه خلاقانه داشتهباشید و سعی کنید خود را جای مخاطبتان بگذارید تا ببینید جذب چه نوع تصاویری میشود. این کلید حل مشکل ترکیب بندی در عکاسی تبلیغاتی است.
اجرای قانون یک سوم سادهترین کار برای ترکیب بندی در عکاسی تبلیغاتی است
یکی از ابتداییترین قواعدی که میتوانید برای ترکیب بندی در عکاسی تبلیغاتی پیاده کنید، قاعده یک سوم است. این قاعده در بسیاری از پروژههای عکاسی نظیر عکاسی پرتره، عکاسی ورزشی، عکاسی طبیعت و … به کار شما میآید و نتیجهاش همیشه مطلوب خواهد بود.
استفاده از این قاعده به حدی میان عکاسان رایج است که تلفنهای همراه هوشمند خطوط پیشفرضی را برای کمک کردن به عکاس بر اساس همین قاعده طراحی کردهاند و شما میتوانید به هنگام عکاسی با تلفن همراهتان از آنها استفاده کنید. این گرید از ۹ بلوک یا مستطیل کاملا مساوی تشکیل شده است و طراحی فرضی آن کار چندان سختی نیست.
در حقیقت کادر شما به کمک دو خط عمودی و دو خط افقی باید باید به این ۹ بلوک تقسیم شود و محل تلاقی این خطوط نقاطی است که سوژه در آنها قرار میگیرد. هر یک از این محلهای تلاقی در حقیقت یک سوم از فضای کادر را اشغال کردهاند و شما باید محصول را در نقطهای قرار دهید که نزدیک به مرکز تصویر نباشد. توصیه میکنیم برای دفعات اول از خطوط پیشفرض استفاده کنید تا در ادامه با کسب مهارت و تجربه نیازی به این خطوط نداشتهباشید و بتوانید به شکل ذهنی و فرضی آنها را در کادر تصویرتان طراحی کنید.
بیشتر بخوانید: ترکیب بندی در عکاسی؛ آموزش و راهنمای کامل 📸
برای ترکیب بندی در عکاسی تبلیغاتی استفاده از فضای منفی یک مزیت است
مفهوم فضای منفی و مثبت یکی از کارآمدترین مفاهیم در بخشهای مختلف هنر مانند مجسمهسازی، طراحی، معماری، گرافیک و عکاسی محسوب میشود و هنرمند میتواند با استفاده از آن آثاری تماشایی و بسیار جذاب خلق کند. با کمی تمرین و بررسی تصاویری که به کمک این تکنیک ثبت شدهاند، میتوان تصاویر تبلیغاتی تاثیرگذاری را به ثبت رساند.
کافی است مفهوم فضای مثبت و فضای منفی را درک و آن را در کادربندی خود پیاده کنید. فضای مثبت همان بخشی از تصاویر است که توجه مخاطب باید در ابتدا کاملا بر روی آن باشد.
سوژه شما در این قسمت از کادر قرار میگیرد و عموما خطوط هدایتشونده نگاه بیننده را به سمت آن هدایت میکنند. فضای منفی درست نقطه مقابل فضای مثبت است که با چند عنصر مختلف دیگر پر میشود تا زمانی که نگاه مخاطب از روی آنها به سوژه اصلی جلب شود. این مفهوم با درک مفهوم عمق میدان معنا پیدا میکند. در حقیقت هر عنصری که در پشت سوژه اصلی یا فضای مثبت شما قرار گیرد، فضای منفی را میسازد که قرار است پسزمینه تصویرتان باشد. توجه داشتهباشید که این عناصر به هیچ وجه نباید پرزرق و برق باشند.
شلوغ شدن فضای منفی کادر تمرکز بیننده را از بین میبرد و اجازه نمیدهد تمام نگاهش صرف سوژه اصلی شود. هدف استفاده از فضای منفی، پررنگتر کردن فضای مثبت است و شلوغ شدن فضای منفی یقینا مانعی بزرگ برای این هدف خواهد بود.
شما باید بتوانید با تغییر محل قرارگیری دوربین و استفاده از تکنیکهای نورپردازی، به فضای منفی عمق ببخشید و با ایجاد پرسپکتیو، مخاطب را متوجه اهمیت سوژه و فضای مثبت کادر کنید. اگر این اتفاق بیفتد، میتوان گفت شما تکنیک فضای منفی در ترکیببندی را به شکل صحیح اجرا کردهاید و باید منتظر نتیجه مطلوب باشید.
نتیجه ترکیب بندی در عکاسی تبلیغاتی به کمک تکنیکهای نسبت طلایی جذاب خواهد بود
نسبت طلایی یکی از اصلیترین مفاهیم علم ریاضی و یکی از کاربردیترین تکنیکهای ترکیب بندی در عکاسی تبلیغاتی و دیگر انواع عکاسی است. عدد طلایی در ریاضی برابر با ۱.۶۱۸ است و زمانی که در ترکیببندی عکاسی این نسبت پیاده شود، خطای ذهنی برای بیننده ایجاد میکند که نتیجهاش توجه کامل به سوژه مورد نظر خواهد بود. به کمک این نسبت میتوان از ترفند مارپیچ فیبوناچی و گرید طلایی حتی برای عکاسی ذهنی نیز استفاده کنید.
در روش مارپیچ طلایی یا مارپیچ فیبوناچی، همانطور که از نامش پیدا است شما باید از یک منحنی طلایی کمک بگیرید. این منحنی از گوشههای تصویر شروع میشود و به قسمت بالای کادر تصویرتان میرسد. سپس به سمت قسمت مرکزی کادر تصویر حرکت کرده و پیچ و تاب نهایی در آن ایجاد میشود.
این منحنی درست شبیه به لاک حلزون است و این خطوط میتوانند به شکل ناخودآگاه نگاه مخاطب را به سمت سوژه هدایت کنند. در حقیقت شما باید محصول را درست در وسط یکی از کوچکترین مربعهایی که در این مارپیچ ایجاد شده است، قرار دهید. انتخاب مربع کاملا به چیدمان کادر تصویر شما بستگی دارد و میتوانید هر تصمیمی که میخواهید بگیرید.
فقط حواستان باشد اطراف آن را چندان شلوغ نکنید تا خطوط هدایتشونده منحنی کاملا به سوژه به شکل منحصربهفرد برسند. در چنین وضعیتی نگاه بیننده بدون آن که بخواهد از روی منحنی حرکت میکند تا به انتهای آن برسد.
اگر میخواهید از اکسسوری خاصی استفاده کنید، اطراف خطوط منحنی بهترین موقعیت برای قرار دادن آنها است و توصیه میکنیم از اکسسوریهایی استفاده کنید که کاربرد محصول را پیش از رسیدن نگاه مخاطب به آن در ذهنش پردازش کند. این بهترین نتیجهای است که میتوانید از یک کار تبلیغاتی تمیز بگیرید. اگر میخواهید در این حوزه اطلاعات بیشتری کسب کنید، عکاسی تبلیغاتی را مطالعه کنید.
روش دوم، استفاده از گرید طلایی است. طراحی گرید طلایی بسیار شبیه به قانون یک سوم در ترکیببندی عکاسی است، اما تفاوت این دو در چیست؟ در قانون یک سوم بلوکهای ایجاد شده از تناسب ۱:۱:۱ پیروی میکنند اما در گرید طلایی ابعاد این بلوکها با یکدیگر برابر نبوده و تناسب بینشان ۱:۰۶۱۸:۱ خواهد بود. در حقیقت دو خط مرکزی این گرید به یکدیگر نزدیکتر هستند و بلوک مرکزی به شکل قابل توجهی کوچکتر از سایر بلوکها است.
زمانی که شما محصول را در این بلوک قرار دهید، به شکل ناخودآگاه نگاه مخاطب در وهله اول به آن جلب میشود. ترکیب این قاعده با قاعده قرار دادن محصول در مرکز تصویر و ایجاد عمق میدان میتوانند نتیجه را چندین برابر جذابتر کند. استفاده از قواعد ترکیبی به سلیقه و مهارت شما بستگی دارد.
بیشتر بخوانید: عکاسی محصول؛ تنظیمات دوربین، تجهیزات لازم، ایده و راهنمای اجرا
برای ترکیب بندی در عکاسی تبلیغاتی از قانون اهمیت اعداد فرد استفاده کنید
یکی دیگر از سادهترین و کارآمدترین تکنیکهای ترکیب بندی در عکاسی تبلیغاتی، استفاده از اعداد فرد است. عجیب است اما ذهن انسان به شکل غریزی و ناخودآگاه به دنبال تقارن و برابری است و هر جا این تقارن را ببینند، توجهش جلب میشود.
اعداد فرد میتوانند این تقارن را به خوبی ایجاد کنند. در عکاسی زمانی که میخواهید چیدمان صحنه خود را انجام دهید، توصیه میکنیم حتما به قدرت این اعداد توجه کنید و بر اساس اصول آن را به کار بگیرید. این کاملا به خلاقیت و دانش شما بستگی دارد که چه زمانی از اعداد فرد استفاده کنید.
اگر در موقعیت اشتباهی تقارن با اعداد فرد را ایجاد نمایید، ممکن است توجه مخاطب را در همان وهله اول از دست بدهید. در حقیقت زمانی که میخواهید آرامش و سکون را نشان دهید، به هیچ وجه نباید سراغ اعداد فرد بروید. این همان زمانی است که اعداد زوج، خطوط مستقیم و اشکال هندسی مربعی به کارتان میآید. در مقابل زمانی که دنبال یک ترکیببندی مدرن و مهیج هستید، اعداد فرد، خطوط قطری و مثلثها به شما کمک خواهند کرد. بهتر است اولویتتان استفاده از اعداد فرد باشد و در صورتی که نتوانستید به هر دلیلی چیدمان صحنه را به کمک آنها انجام دهید، میتوانید سراغ اعداد زوج بروید.
کلام پایانی
ترکیب بندی در عکاسی تبلیغاتی قواعد خاص خودش را دارد و اگر بخواهید روی اصول پروژههای تبلیغاتی خود را هندل کنید، باید این قواعد را بشناسید و در جای درست از آنها استفاده نمایید. اگر چه شناختن تئوریک قواعد ترکیببندی بخشی از ماجرا است، اما بخش مهمتر از آن، انتخاب قاعده مناسب و شیوه اجرای آن در پروژههایتان خواهد بود. توصیه میکنیم حتما قواعدی که بر شمردیم را به خوبی بشناسید و در موقعیت صحیح از آنها استفاده کنید.
سوالات متداول
کادر شما به کمک دو خط عمودی و دو خط افقی باید باید به این ۹ بلوک تقسیم شود و محل تلاقی این خطوط نقاطی است که سوژه در آنها قرار میگیرد. هر یک از این محلهای تلاقی در حقیقت یک سوم از فضای کادر را اشغال کردهاند و شما باید محصول را در نقطهای قرار دهید که نزدیک به مرکز تصویر نباشد.
هر عنصری که در پشت سوژه اصلی یا فضای مثبت شما قرار گیرد، فضای منفی را میسازد که قرار است پسزمینه تصویرتان باشد. توجه داشتهباشید که این عناصر به هیچ وجه نباید پرزرق و برق باشند.
شلوغ شدن فضای منفی کادر تمرکز بیننده را از بین میبرد و اجازه نمیدهد تمام نگاهش صرف سوژه اصلی شود. هدف استفاده از فضای منفی، پررنگتر کردن فضای مثبت است و شلوغ شدن فضای منفی یقینا مانعی بزرگ برای این هدف خواهد بود.