حال این فضای بصری ممکن است در مسیر حرکت سوژه ایجاد شود، یا به نشانه حرکت آن باشد و یا در جهت چشم بیننده قرار بگیرد. در حقیقت این قانون میخواهد بهسادگی هر چه تمامتر بگوید شما بهعنوان عکاس باید فضای بصری و سوژه را در کجای کادر قرار دهید. در ادامه این مطلب میخواهیم به شکل جامع در ارتباط با فضاسازی در عکاسی و تاثیرات آن صحبت کنیم. با ما همراه باشید.
فضای مثبت و منفی در عکاسی چیست؟
در بحث فضاسازی در عکاسی نکتهای که حائز اهمیت است و باید به آن توجه شود، فضای مثبت و فضای منفی است که تمام تکنیکهای فضاسازی روی آنها استوار است. اما فضای مثبت و منفی به چه معنا است؟ فضای مثبت به آن بخش از تصاویر گفته میشود که کاملا از محیط اطرافش جدا شده است.
در این بخش اصولا سوژه اصلی تصویر به همراه دیگر جزئیات مهم حضور دارند. فضای منفی درست در مقابل فضای مثبت وجود دارد. بخشهایی از عکس که توجه زیادی را به خود جلب نمیکنند و تنها برای تکمیل کادر و مشخص شدن فضای مثبت حضور دارند را فضای منفی میگویند. در حقیقت این فضا با قرار گرفتن در اطراف فضای مثبت باعث تقویت آن میشود.
عکسهایی که فضای مثبت زیادی دارند عموما شلوغ هستند، از لحاظ هیجانی قدرت زیادی دارند و قوی و فعالاند. در مقابل تصاویری که فضای منفی زیادی دارند، عموما خالی هستند، ایزوله به نظر میآیند، از لحاظ هیجانی دارای آرامش زیادی هستند و صلح و رهایی را به مخاطب منتقل میکنند.
داشتن مهارتهای پایه، کلید فضاسازی در عکاسی
داشتن مهارتهای پایه عکاسی بسیار مهم است و در فضاسازی کمک شایانی به شما خواهد کرد. یکی از این مهارتهای پایهای که باید تسلط کافی بر آن داشته باشید و از آن بهره بگیرید، عمق میدان است.
شما باید بدانید در چه شرایطی باید از عمق میدان بالا و بالعکس، در چه شرایطی از عمق میدان کم استفاده کنید. در میان عکاسان اصولا استفاده از عمق میدان کم یکی از بهترین تکنیکها برای انتقال احساسات به مخاطب است؛ چرا که در این شرایط شما قادر خواهید بود توجه مخاطب خود را کاملا معطوف به سوژه مورد نظرتان کنید.
چه سوژه در کادر عکس به وضوح مشخص باشد؛ چه اینکه بخواهید روی بخش دیگری از کادر تمرکز کنید. بوکه کردن تصاویر نیز راه دیگری برای فضاسازی در عکس است که برای انجام آن باید مهارتهای پایه عکاسی را بلد باشید. تار کردن بکگراند میتواند مخاطب شما را به سمت سوژهای که میخواهید سوق دهد و پیامتان را به او برساند.
بیشتر بخوانید: عمق میدان در عکاسی چیست؟
فوکوس کردن درست، راه دیگری برای فضاسازی در عکاسی است. همانطور که از نام آن مشخص است، شما قرار است با فوکوس کردن روی بخش خاصی از کادر مخاطب را متوجه آن کنید.
بنابراین چه چیزی بیشتر از فوکوس کردن میتواند برای فضاسازی به کمک شما بیاید؟ البته فراموش نکنید این کار بهراحتی چیزی که میگوییم نیست و باید در آن تجربه و مهارت کسب کنید؛ زیرا با کوچکترین چرخش و حرکت دوربین فوکوس به نقطه دیگری انتقال پیدا میکند.
بهطور کلی تکنیکها و مهارتهای پایهای عکاسی بسیار گسترده هستند و این مسئله به شما بستگی دارد که بخواهید چه نوع احساس و هیجانی را به مخاطب خود منتقل کنید.
این مهم است که نگاه پویا و خلاقانهای داشته باشید و اگر چیزی در محیط توجه شما را به خودش جلب کرد و هیجانتان را برانگیخت، از آن ساده نگذرید. زیرا چیزی که توانسته احساسات شما را قلقلک دهد، یقینا میتواند به کمک فضاسازی توجه مخاطب را نیز رو خود جلب کند.
فضاسازی در عکاسی و تاثیر نورپردازی در آن
فضاسازی تاثیر فوقالعاده زیادی در نگاه مخاطب به سوژه و شکل برداشت او از قصه پشت عکس دارد و شما بهعنوان عکاس باید فضاسازی را از اولین نقطه عکاسی، یعنی از درون خود دوربین و حین ثبت تصاویر انجام دهید.
مهمترین و اصلیترین ابزاری که به شما برای فضاسازی کمک میکند، نور و نورپردازی است. شما در حقیقت میتوانید با استفاده از انواع مختلف نورهای طبیعی و مصنوعی و شکل پردازش آنها احساسات و تکانههای هیجانی مختلفی در مخاطب خود ایجاد کرده و به او کمک کنیم فضا، زمان و نگاه شما در عکس را درک کند.
شما میتوانید برای تحقق این مهم از ساعات طلایی که همان ابتدا و انتهای روز است استفاده کنید. درست دقایقی پیش از طلوع آفتاب تا یک ساعت پس از آن و یک ساعت پیش از غروب خورشید تا دقایقی پس از آن را ساعات طلایی روز مینامند.
بیشتر بخوانید: ایده عکاسی در خانه؛ در خانه بمانید، همه چیز برای عکاسی اینجاست!
در طول این ساعات یک نور سبک، نرم و مخملی در فضا وجود دارد که میتواند سادهترین سوژهها را نیز به یک سوژه جادویی و اهورایی تبدیل کند. اگر در فضای باز عکاسی کنید، مطمئن باشید در تمامی تصاویر ثبتشدهتان در طول ساعات طلایی قرار است یک آسمان فوقالعاده زیبا در بکگراند کادرتان داشته باشید و اگر هوا با ابرهای سیاه پوشیده نشده باشند، سحرآمیزترین لوکیشن طبیعی موجود را در مقابل خود خواهید دید.
علاوه بر این شما میتوانید با استفاده از این ساعات طلایی تصاویر ضدنور فوقالعاده جذابی را ثبت کنید. البته حدودا یک ساعت پس از این ساعات گفتهشده هم برای استفاده از نور و فضاسازی در عکاسی وقت دارید. به این ساعات اصطلاحا ساعات آبی روز گفته میشود. طی این زمان خورشید کمی از خط افق پایینتر رفته و نور قرمز آن به یک نور آبی کبود خوشرنگ تبدیل شده است.
با استفاده از این نور ملایم و نور مصنوعی موجود در محیط شهری میتوانید فضاسازیهای خلاقانهای انجام دهید. برای مثال یکی از کارهای خلاقانهای که میتوانید انجام دهید، عکاسی Long Exposure است.
در این شکل از عکاسی شما به کمک هاله نوری جذابی که دنباله نورهای مصنوعی (مثلا چراغ ماشین، موتور و مغازهها) میسازد، میتوانید با فضاسازیهای خلاقانه یک خروجی نهایی فوقالعاده جذاب داشته باشید. البته سرعت عمل در این مرحله از روز اهمیت بسیار زیادی دارد! چرا که این نور آبی زیبا که آسمان را پوشانده دوام زیادی ندارد و اگر آن را از دست بدهید، فرایند نورپردازی و تنظیم وایت بالانس بسیار سخت خواهد شد.
توصیه میکنیم بهطور کلی تصاویر خود را با فرمت RAW یا خام ثبت کنید که بتوانید در مرحله ویرایش، نوردهی و وایتبالانس را اصلاح کنید.
فضاسازی در عکاسی و تاثیر محیط در آن
یکی دیگر از عناصری که در فضاسازی به کمک شما خواهد آمد، محیط و آب و هوا است. فرقی نمیکند چه آب و هوایی حاکم بر جو محیط باشد. شما میتوانید از هر نوع آن برای فضاسازی بهتر استفاده نمایید.
بیشتر بخوانید: مثلث نوردهی چیست؟ مثال کاربردی از نور و عکاسی🔺
شرایط بارانی و طوفانی را تصور کنید که رطوبت تمام محیط را در بر گرفته و هر گوشهای را که بنگرید، آثار باران را مشاهده میکنید. بهترین زمان برای عکاسی لحظاتی پس از بارش باران است. نور در این لحظات در بهترین، نرمترین و مخملیترین حالت خودش قرار دارد و سطوح خیس میتوانند با خلاقیت شما جذابترین جلوه خود را داشته باشند.
علاوه بر این، زمانی که هوا هنوز ابری و بارانی است هم زمانی خوبی برای ایجاد فضای مثبت و منفی در عکس است. لحظاتی که خورشید تلاش میکند از پشت ابرهای بزرگ نور خودش را به زمین برساند و گاهی هم موفق میشود. بنابراین ابرهای سیاه بارانزا کمک زیادی به شما خواهند کرد.
بیشتر بخوانید: ترکیب بندی در عکاسی؛ آموزش و راهنمای کامل
یکی از فوقالعادهترین تکنیکهایی که میتوانید در این شرایط از آن کمک بگیرید، Underexpose کردن تصاویرتان است که طی آن آسمان و ابرها بهعنوان عنصر اصلی تاریک میشوند و پرتوهای نور خورشید از این فرصت استفاده کرده و خودشان را نمایان میکنند.
یکی دیگر از لوکیشنها و عناصر طبیعی که میتوانید برای فضاسازی از بهره ببرید، ماه است. عکاسی زیر نور ماه یکی از سختترین انواع عکاسی محسوب میشود؛ اما اگر بتوانید با تکنیکهای آن کنار بیایید، جذابترین و زیباترین بخش از آرشیو خود را رقم خواهید زد.
شما برای گرفتن چنین عکسی به تجهیزات، آسمان صاف، ماه و کمی صبر و حوصله نیاز دارید. تجهیزات شما در این نوع عکاسی صرفا محدود به دوربین و لنز نمیشود و به یک سهپایه محکم نیز نیاز خواهید داشت؛ چرا که عکاسی در چنین شرایطی چندان آسان نیست و کوچکترین لرزش دستی تمام پروژه را خراب میکند.
البته که میتوانید دوربین را اصطلاحا در نقطهای بکارید و فیکس کنید؛ اما روش مطمئنتر و حرفهایتر استفاده از یک سهپایه است. برای عکاسی زیر نور ماه و ایجاد فضاسازی در آن شما باید دنبال لوکیشنهایی بگردید که تنها نور موجود در محیط همان نور ماه است. اگر در آن لوکیشن رودخانه، دریاچه و هر گونه آبی وجود داشته باشد هم که شانس به شما رو کرده است.
فراموش نکنید عکاسی در شب و استفاده از نور ماه کار چندان آسانی نیست و نیاز به مهارت و تجربه فوقالعاده بالایی دارد؛ چرا که شرایط نوری آنطور که باید ایدهآل نیست و فوکوس کردن در چنین شرایطی بسیار سخت میشود. بهترین کار عکاسی با فرمت RAW است که بتوانید بعدا در برنامههای ویرایش عکس نور و وایت بالانس را مجددا تنظیم کنید.
بهطور کامل با تکنیکهای فضاسازی در عکاسی و تاثیر نور و محیط روی آن آشنا شدید. لازمه تسلط بر این مبحث، تمرین و ممارست زیاد است.
مهمترین و اصلیترین ابزاری که به شما برای فضاسازی کمک میکند، نور و نورپردازی است. شما در حقیقت میتوانید با استفاده از انواع مختلف نورهای طبیعی و مصنوعی و شکل پردازش آنها احساسات و تکانههای هیجانی مختلفی در مخاطب خود ایجاد کرده و به او کمک کنیم فضا، زمان و نگاه شما در عکس را درک کند.
یکی از فوقالعادهترین تکنیکهایی که میتوانید در شرایط ابری از آن کمک بگیرید، Underexpose کردن تصاویرتان است که طی آن آسمان و ابرها بهعنوان عنصر اصلی تاریک میشوند و پرتوهای نور خورشید از این فرصت استفاده کرده و خودشان را نمایان میکنند.
شما باید بدانید در چه شرایطی باید از عمق میدان بالا و بالعکس، در چه شرایطی از عمق میدان پائین استفاده کنید. در میان عکاسان اصولا استفاده از عمق میدان کم یکی از بهترین تکنیکها برای انتقال احساسات به مخاطب است؛ چرا که در این شرایط شما قادر خواهید بود توجه مخاطب خود را کاملا معطوف به سوژه مورد نظرتان کنید.